ایوانف ملقب به روسیخان (مهر ۱۲۵۴-اسفند ۱۳۴۶) یکی از تکنیسینهای عکاسخانه عبداله میرزای قاجار بود که در تهران عکاسخانه و یکی از اولین سالنهای نمایش فیلم را دایر کرده است. روسیخان یکی از نخستین کسانی بود که به رواج هنر سینما در ایران پرداخت و گمان می رود که باید او را از مهمترین شخصیت هایی دانست که در این امر تاثیر گذار بوده است. از او به عنوان دومین فیلمبردار پس از میرزا ابراهیم خان روسی خان در سال ۱۳۲۶ق به روسیه رفت و در ادسا با شرکتی به نام بومر قرارداد بست که شیشه و کاغذ و مقوای عکاسی برایش بفرستند. در فروردین ۱۲۸۶ روسی خان عکاسخانه خود را افتتاح کرد و به همین منظور اعلانی مبنی بر گشایش عکاسخانه مستقل خود به چاپ رسانید که متن آن به این شکل بود که:
آنتوان سَوریوگِین یک عکاس روسی – گرجی – ارمنی است. به باور استاین او نیز از جمله اولین عکاسانی است که در ایران دکمه ی دکلانشور[۲] را به حرکت در آورده است. آنتوان نیز به مانند دیگر عکاسان خارجی ثبت کننده رویدادهای بسیاری در ایرانِ دوره قاجار و پهلوی اول است. دوربین او چهره ی بسیاری از ایرانیان را در ده های متوالی به ثبت رسانده است زیرا وی با پنج دهه فعالیت حرفهای عکاسی، یکی از مهمترین شاهدان زندگی ایرانیان از دوران ناصرالدین شاه تا سلطنت رضاشاه است. او برای کامل کردن مجموعه عکسهای خود به بیشتر نقاط ایران سفر نموده و از سوژههای گوناگون بهترین تصاویر را تهیه کرده است. مردم، مناظر، بناهای تاریخی، آداب و رسوم، مشاغل و حرفهها، اشیاء و سرانجام تمام زوایای زندگی ایرانیان به عنوان سوژه هایی بسیار مهم در مقابل لنز او قرار گرفته اند.
ارنْست هولتسر در ۷ ژانویه ۱۸۳۵ در روستایی به نام کلاینشمالکالدن از توابع شهر تورینگن زاده شد. او که در سال ۱۸۶۲ به استخدام دولت انگلیس درآمده بود مأمور شد به ایران و به شهر اصفهان عازم گردد و مدیریت تلگرافخانه این شهر را برعهده بگیرد و همچنین مدیریت انتقال خط تلگراف ایران به انگلستان را محقق سازد. پس از پایان مأموریتش، به کشورش باز می گردد ولی مدتی بعد این بار با دوربین عکاسی به اصفهان بازگشت و در ۱۸۷۰ با مریم حقنظر یکی از ارمنی های ایران ازدواج کرد و در سالهای بعد شروع به کار عکاسی در این شهر نمود. او میان سالهای ۱۸۷۳ تا ۱۸۹۷ میلادی بیش از هزار عکس از ایران گرفت. بیشتر تصاویر او مربوط به اصفهان است ولی تعداد اندکی هم از تهران، قم، و کاشان هستند. وی یادداشتهایی از ایران آن دوران بر جای گذاشته است و بسیاری از مطالبی که درج نموه مربوط به آداب و رسومی هستند که امروزه در میان ایرانیان نامتداول و بسیار غریب است. او خود در مقدمه ی یکی از نوشته هایش علت درج این مطالب را چنین توصیف میکند:
از نگاه دانا استاین لوئیجی مونتابونه چهارمین مستشاری ست که در ایران به عکاسی پرداخته است. تاریخ تولد مونتابونه به درستی مشخص نیست ولی استاین معنقد است که او در تابستان ۱۲۷۹/۱۸۶۲ به همراه یک هیئت سیاسی وارد ایران شده است. وی در سال ۷۷-۱۲۷۶ قمری معادل با سال ۱۸۵۶ میلادی استودیوی عکاسی خود را در تورین گشود. مونتابونه از سال ۱۸۵۶ تا زمان مرگش به فعالیت حرفهای سرگرم بود. مونتابه در زمانی که در ایران بوده است سه آلبوم برای آیندگان به یادگار گذاشته است.
عکسهای لوئیجی سند تاریخی بینظیری است که گویای وضعیت زندگی مردم و درباریان است. گرچه در این عکسها زنان وجود ندارند، اما مردان طبقات مختلف اجتماع حضور مشخص دارند و سلسله مراتب اجتماعی آنها با چگونگی قرار گرفتن در تصویر کاملاً نشان داده شدهاست. عکسهای او از مکانهای تاریخی ایران در نمایشگاه جهانی هاریس[۱] سال۱۸۶۷ م به نمایش درآمد و نشان افتخار دریافت کرد. لوئیجی پشه نخستین عکاسی بر شمارده می شود که در سال ۱۲۷۴ قمری به سرزمین باستانی فارس سفر کرده است و از تخت جمشید، پاسارگاد و نقش رستم عکس گرفته است و گمان می رود که این نخستین باری است که دوربین به وسیله ای برای آگاهی و ثبت مجموعه های فرهنگی و تاریخی در ایران تبدیل می گردد و تاثیر این عکس ها چنان بود که باعث گردید بسیاری از محققین غربی پای به ایران گذارند و حضور آن ها باعث کشف منشور کورش از دل خاک شد. ادامه.
او پس از تأسیس دارالفنون به عنوان اولین معلم زبان فرانسه در این مدرسه مشغول به تدریس شده است و تا آخر عمر خویش، معلم فرانسه در این موسسه بوده است و همچنین بعدها جزو کارمندان وزارت انطباعات و دارالترجمه دولتی نیز می شود و در سال ۱۸۹۹ میلادی مجموعهای از صنایع دستی و تاریخی ایران را در غرفه ایران در نمایشگاهی در پاریس به نمایش می گذارد و این کار را با ۲۹ هزار تومان سود به پایان می رساند این باور را پر رنگ تر می کند. البته به خاطر درج نشدن عکسی از ژول ریشار در تاریخ برخی از محققین به مانند یحیی ذکا و شهریار عدل بر این باورند که شخصی به نام ملک میرزا قاسم حتی قبل از ورود ریشار در ایران عکاسی کرده است لذا بنیان فکریِ محققین ریشار خان را اولین عکاس دانسته و ملک میرزا قاسم را به عنوان دومین عکاس در ایران می شناسند.