در سال های نخست شروع به کار رشته ی عکاسی، آقایان هادی شفائیه و عبدالعلی ذکاوت[۱] برجسته ترین اساتید این رشته بودند. این در حالی بود که آقایان محمد جواد پاکدل و امین شهمیری فیزیک و ابزار شناسی، مهندس ضیاالدین خطیر شیمی عکاسی و عکاسی رنگی، محمود معالج نورپردازی، محمد خادمیان عکاسی تخصصی، داوود صادق کار با دوربین و مرحوم اکبر عالمی آشنایی با فیلمبرداری را تدریس می کردند. در سال های مدیریت خانم طاعی از سال ۱۳۷۰ آقایان فخرالدینی عکاسی پرتره، سعید بهروزی عکاسی تبلیغات، کاوه گلستان عکاسی خبری، مهندس حمیدیان عکاسی معماری، مهران مهاجر و یحیی دهقانپور تجزیه تحلیل و نقد عکس، مسعود معصومیان عکاسی تبلیغاتی و شماری از اساتیدِ به نام دیگر در دانشگاه هنر به تدریس پرداختند. یکی از مشکلات….
رشته ی عکاسی برای نخستین بار در سال ۱۳۶۲ و در تهران، اقدام به پذیرش دانشجو نمود. تعداد دانشجویان پذیرفته شده سی نفر و شامل ۲۲ تن آقا و ۸ تن خانم بود که البته در همان زمان حضور این هشت نفر بانو بسیار اهمیت داشت. زیرا در آن زمان حضور بانوان در این عرصه به همان میزانی که سخت بود اهمیت زیادی برای پیشرفت هنر در ایران داشت….
دانشگاه هنر تهران بزرگ ترین مرکز آموزش عالی رشتههای هنری در ایران است که در سال ۱۳۵۸ در پی ادغام پنج مؤسسه آموزش عالی هنر یعنی دانشگاه فارابی، دانشکده هنرهای تزئینی، دانشکده هنرهای دراماتیک، هنرستان عالی موسیقی و هنرکده موسیقی ملی به وجود آمد. قبل از این زمان مجتمعی دانشگاهی به نام هنر وجود نداشت اما زمانی که این دانشگاه در سال ۱۲۹۷ خورشیدی بنیان گذاری شده بود، تا سال ۱۳۵۸ به کار خود ادامه می داد ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، در سال ۱۳۵۸رسماً مجتمع دانشگاهی هنر به وجود آمد و در سال ۱۳۶۲ بازگشایی و به فعالیت پرداخت.
ایوانف ملقب به روسیخان (مهر ۱۲۵۴-اسفند ۱۳۴۶) یکی از تکنیسینهای عکاسخانه عبداله میرزای قاجار بود که در تهران عکاسخانه و یکی از اولین سالنهای نمایش فیلم را دایر کرده است. روسیخان یکی از نخستین کسانی بود که به رواج هنر سینما در ایران پرداخت و گمان می رود که باید او را از مهمترین شخصیت هایی دانست که در این امر تاثیر گذار بوده است. از او به عنوان دومین فیلمبردار پس از میرزا ابراهیم خان روسی خان در سال ۱۳۲۶ق به روسیه رفت و در ادسا با شرکتی به نام بومر قرارداد بست که شیشه و کاغذ و مقوای عکاسی برایش بفرستند. در فروردین ۱۲۸۶ روسی خان عکاسخانه خود را افتتاح کرد و به همین منظور اعلانی مبنی بر گشایش عکاسخانه مستقل خود به چاپ رسانید که متن آن به این شکل بود که:
ژوزف پاپازیان از عکاسان بنام عهد ناصرالدین شاه بوده است که در شهر تفلیس فن عکاسی را فرا گرفته بود، وی بعد از پای گذاشتن به ایران، ابتدا در شهر تبریز، کارگاه عکاسی خود را بنا نهاد و در سال ۱۸۸۲میلادی نیز عکاسخانهای در تهران تاسیس نمود. پاپازیان نیز به مانند سوریوگین مهر سادهای طراحی نمود که بر خلاف آنتوان نشانِ هدیه از شاه نبود.
آنتوان سَوریوگِین یک عکاس روسی – گرجی – ارمنی است. به باور استاین او نیز از جمله اولین عکاسانی است که در ایران دکمه ی دکلانشور[۲] را به حرکت در آورده است. آنتوان نیز به مانند دیگر عکاسان خارجی ثبت کننده رویدادهای بسیاری در ایرانِ دوره قاجار و پهلوی اول است. دوربین او چهره ی بسیاری از ایرانیان را در ده های متوالی به ثبت رسانده است زیرا وی با پنج دهه فعالیت حرفهای عکاسی، یکی از مهمترین شاهدان زندگی ایرانیان از دوران ناصرالدین شاه تا سلطنت رضاشاه است. او برای کامل کردن مجموعه عکسهای خود به بیشتر نقاط ایران سفر نموده و از سوژههای گوناگون بهترین تصاویر را تهیه کرده است. مردم، مناظر، بناهای تاریخی، آداب و رسوم، مشاغل و حرفهها، اشیاء و سرانجام تمام زوایای زندگی ایرانیان به عنوان سوژه هایی بسیار مهم در مقابل لنز او قرار گرفته اند.
ارنْست هولتسر در ۷ ژانویه ۱۸۳۵ در روستایی به نام کلاینشمالکالدن از توابع شهر تورینگن زاده شد. او که در سال ۱۸۶۲ به استخدام دولت انگلیس درآمده بود مأمور شد به ایران و به شهر اصفهان عازم گردد و مدیریت تلگرافخانه این شهر را برعهده بگیرد و همچنین مدیریت انتقال خط تلگراف ایران به انگلستان را محقق سازد. پس از پایان مأموریتش، به کشورش باز می گردد ولی مدتی بعد این بار با دوربین عکاسی به اصفهان بازگشت و در ۱۸۷۰ با مریم حقنظر یکی از ارمنی های ایران ازدواج کرد و در سالهای بعد شروع به کار عکاسی در این شهر نمود. او میان سالهای ۱۸۷۳ تا ۱۸۹۷ میلادی بیش از هزار عکس از ایران گرفت. بیشتر تصاویر او مربوط به اصفهان است ولی تعداد اندکی هم از تهران، قم، و کاشان هستند. وی یادداشتهایی از ایران آن دوران بر جای گذاشته است و بسیاری از مطالبی که درج نموه مربوط به آداب و رسومی هستند که امروزه در میان ایرانیان نامتداول و بسیار غریب است. او خود در مقدمه ی یکی از نوشته هایش علت درج این مطالب را چنین توصیف میکند:
از نگاه دانا استاین لوئیجی مونتابونه چهارمین مستشاری ست که در ایران به عکاسی پرداخته است. تاریخ تولد مونتابونه به درستی مشخص نیست ولی استاین معنقد است که او در تابستان ۱۲۷۹/۱۸۶۲ به همراه یک هیئت سیاسی وارد ایران شده است. وی در سال ۷۷-۱۲۷۶ قمری معادل با سال ۱۸۵۶ میلادی استودیوی عکاسی خود را در تورین گشود. مونتابونه از سال ۱۸۵۶ تا زمان مرگش به فعالیت حرفهای سرگرم بود. مونتابه در زمانی که در ایران بوده است سه آلبوم برای آیندگان به یادگار گذاشته است.
عکسهای لوئیجی سند تاریخی بینظیری است که گویای وضعیت زندگی مردم و درباریان است. گرچه در این عکسها زنان وجود ندارند، اما مردان طبقات مختلف اجتماع حضور مشخص دارند و سلسله مراتب اجتماعی آنها با چگونگی قرار گرفتن در تصویر کاملاً نشان داده شدهاست. عکسهای او از مکانهای تاریخی ایران در نمایشگاه جهانی هاریس[۱] سال۱۸۶۷ م به نمایش درآمد و نشان افتخار دریافت کرد. لوئیجی پشه نخستین عکاسی بر شمارده می شود که در سال ۱۲۷۴ قمری به سرزمین باستانی فارس سفر کرده است و از تخت جمشید، پاسارگاد و نقش رستم عکس گرفته است و گمان می رود که این نخستین باری است که دوربین به وسیله ای برای آگاهی و ثبت مجموعه های فرهنگی و تاریخی در ایران تبدیل می گردد و تاثیر این عکس ها چنان بود که باعث گردید بسیاری از محققین غربی پای به ایران گذارند و حضور آن ها باعث کشف منشور کورش از دل خاک شد. ادامه.
بهرام رمضانی متولد پانزدهم بهمن ماه ۱۳۴۳ شمسی و در خانواده ای مذهبی در جنوب تهران و در منطقه نازی آباد زاده شد. او نیز به مانند بسیاری از عکاسان که به صورت داوطلب به عرصه نبرد می رفتند در مرداد ماه ۱۳۶۰ به مناطق جنوب اعزام شد و در عملیات های بسیاری مانند بیت المقدس، فتح المبین، رمضان، مسلم، والفجر شرکت داشت و عکس های بسیاری را ثبت نموده است. او که خود نیز از جانبازان جنگ است و در دو عملیات بیت المقدس و مسلم از ناحیه ی دست، سر و پا مصدوم شده است عنوان می دارد که شروع عکاسی اش از ده سالگی با دوربین لوبیتل بوده و از کودکی نیز علاقه ی شدیدی به نقاشی با آبرنگ و رنگ روغن داشته است. او اکنون مدیر واحد استودیو زیبا فیلم در تهران است.
